Thursday, August 03, 2006




نمونه اشعاری از زنده ياد هنرمند بی پروای صحنه ها فريدون فرخزاد كه نه از آزادانه بيان
گرايش جنسی خود باك داشت و نه هيچ چيز ديگر.يادش هميشه گرامی:

تابستان
پرستويی تشنه بود
که سراب ها او را کشتند
پاييز
فصل غم انگيز کتابی بود
که من آن را تا به آخر خواندم

اينک اما، يا از اين گستره بی خون بايد گذشت
و سراغ داس های تنبل را گرفت يا دستکش سياه به دست کرد
و زمستان را
قدری گرما ارزانی داشت

اين شعر را فريدون فرخزاد به آلمانی سروده است و حسين منصوری پسر خوانده ی فروغ به فارسی برگردانده است.
"فريدون فرخزاد"

*** ***

ما تلخ زبان و سرد گشتيم
عاجز ز بيان درد گشتيم
در ضعف ؛بقای خويش ديديم
غافل ز ره نبرد گشتيم

گوشه ای از شعر "وطن دور از دسترسم"

*** ***

من سبک ابری بدون ريشه ام
من رها، در وسعت انديشه ام

*** ***

.آهنگ تو چشات كار كجاست؟

ای خدا به كی بگم؟

دانلود آهنگها از وبلاگ آونگ خاطره هاي ما

0 Comments:

Post a Comment

<< Home