قطره اي آب چکيد
زن ديوانه شد:
_چرا نمي توانم شنا کنم چرا ؟
شعله ي شمع در اتاق تاريک
تصوير نهنگي را از زن
به ديوار رنگ مي زد
کسي مي گفت:
_شنا نياموخته اي!
آن ديگري
التهاب وسوسه ي دريا را
با وحشت مي خشکاند
زن به تصوير مي نگرسيت و
با مداد چشم , دورتادور آن را خط مي کشيد
مي خواست ميان خطوط چشم
با سايه ي محدب ماهي
وجوه اشتراک را اندازه زند
خوب به نظر مي رسيد
گويي هلال بود و گوشه نداشت
مي توانست از هم بگسلد و يک خط رها باشد
تنها يک خط رها
قطره بخار شده بود و شمع
آخرين نفس را هم سوزانده بود
سايه و تاريکي در هم موج مي زدند و زن
عصيان فرو خورده اش را آه مي کشيد
پيش از اين فکر کرده بود
خطوط تنگ اين لباس زيبا
نفسم را شماره مي زند
و بخيه هاش درست از روي قلبم
به روي پارچه مي رود
زن دوست داشت,دل بسته بود
به همين خطوط که تنگ مي شد و تنگ تر
و او بزرگ مي شد و بزرگ تر
مي خواست بگويد:
_خداحافظ وابستگي هاي کوچک و معيوب
که هميشه ترديد يک اماي قديمي را
در نيمه ي باز در رها مي کنيد
__اينبار انگار دلبستگيها و هراسهام را
با همين چمدان جا خواهم گذاشت
و کفشهام کافي ست
تا مساحت باز و گنگ کوچه را حدس زند
صداي پايي در خيابان پيچيده بود...
صداي پاي زن بود شايد
* * * *
قلبش گواهي مي داد:
( در خيابان هيچ چيز به زندگي اميدوارم نمي کند) *1*
صداي پايي در خيابان پيچيده بود...
صداي پاي زن بود شايد
* * * *
چهارشنبه، 19 بهمن، 1384
*1* گوشه اي از شعر تولد مانا آقايي
9 Comments:
سلام دوست عزیزم
با یک شعر به روزم ...
با احترام : تیرداد راد
من به روز
salaaaaaaaaaaaaam,kheili khoshhal shodam pidat kardam.
kojaei khanoom?
email ke nazashti toye webloget ,harfaye khososi ro chetori barat benevisam?
salaaaaaam samine jan.
man ham ye modat donbalet gashtam o peidat nakardam.
emaile man ine:
papyrus1900@hotmail.com
montazeram.
بیشتر بنویس! یک عالمه بیشتر
خوبه که می نویسی، خیلی خوب می نویسی...
khorshide ghashange royeede az mordaabe royaaham
tanhayee o biaban marhaleye tazeye be vahdat residan ...
golhaye rose man sangist; az aab o bad o shen va sokhtane aftaab; royeede az zamine daagh o godakhteye biyaban
man dar in faghr, khoshbakhtam o seighal peidaa mikonam , midanam to ham ...
salam dostan adrese vebloge jadidam:
http://www.shadkohan1.blogspot.com/
سلام فریبا جان
خیلی از اینکه وبلاگت رو دیدم خوشحال شدم.
ممنون میشم که به منم سر بزنی و نظرت رو در مورد اشعارم بگی.
در ضمن ...باشه تو ایمیل بگم بهتره.
فعلان
Post a Comment
<< Home