پاپيروس

Saturday, March 24, 2007


...
به خمخانه ي وحدتم راه ده
دل زنده و جان آگاه ده
از آن مي که در دل چو منزل کند
بدن را فروزان تر از دل کند

رضی الدین ارتیمانی


به عشق:


سهم لبهاي من از طلوع نام تو
بيابان
موسايي مگر؟
که درياي گلگون سينه ات
دو بازوي باز از هم شکافته ست
که حسرت غرق شدن را
به ابهام جاودانگي
وعده مي دهد
در تور سيناي سينه هام
پرتو آتشي ست
که تو را
در عبور از خويش مي شکفد
و خاکهايي
که از شوق لمس انگشتانت
کتيبه مي شوند
در لابلاي تفت حجم دانه دانه ي سکوت
ده فرمان را
بر نافرماني خطوط تسليم من
بنويس.

**** *** ***

ويديو کليپي بسيار زيبا از اجراهاي دريا دادور

Tuesday, March 20, 2007



نوروز بر همه ي دوستان مبارک باد!





"پيوند"


جزيره ها غرق مي شوند

بي رويش دستاني براي پيوستن

جزيره؟!


نيستم, مرامم نيست.


_نبوغ غلطان قطره ها

نتهاي جاري
در جايگاه پر شکوه خويش
خواه در گهواره ي صدف
خواه در بلوغ دريا
...

مرا دريابيد!

_جمعيت موجهاي بي قرار
که ماه جزر و مدتان را رهبري مي کند
و موسيقي تان صلابت زندگي ست


اين جنازه هاي غرق شده ي منفرد
تعفن سرگردانشان را

به ساحل تحميل مي کنند.


۲۷ ژانويه

استکهلم

فريبا